ریکی جرویز در جوایز گلدن گلوب سال 2007 به کیت وینسلت همبازی خود در سریال «سیاهیلشکرها» گفت: «به تو گفته بودم در یک فیلم هولوکاستی بازی کن تا جوایز از راه برسد. نگفته بودم؟» جرویز شوخی کرد، اما سخت میتوان انکار کرد نقش وینسلت در فیلم با موضوع جنگ جهانی دوم «کتابخوان» بود که اولین اسکار را برای او به همراه آورد.
این مسأله هر از چندگاهی موضوع غالب رقابت اسکار بهترین فیلم انگلیسی زبان و غیرانگلیسیزبان است. در میان 65 فیلمی که از سوی کشورهای مختلف به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی معرفی شده، هشت فیلم به اشکال مختلف به جنگ جهانی دوم یا هولوکاست میپردازد. مثلا در میان فیلمهایی که به بخش اسکار غیر انگلیسی زبان در سال 2009 فرستاده شدند، داستان فیلمهای «باریا» (ایتالیا)، «عهدهای شکستهشده» (اسلوواکی)، «چشمانداز شماره 2» (اسلوونی)، «ماکس مانوس» (نروژ)، «محافظ» (جمهوری چک)، Refractaire (لوکزامبورگ) و «زمستان در دوران جنگ» (هلند) در آن دوران روی میدهد و «روبان سفید» از آلمان در سال 1912 اتفاق میافتد و از چیزی نادرست در میان نسلی پرده برمیدارد که در ادامه نازی شدند. ضمنا دو فیلم دیگر هم هستند که هر دو از امیدهای اسکار محسوب میشوند؛ فیلم آمریکایی «لعنتیهای بیآبرو» با داستانی درباره جنگ جهانی دوم و فیلم بریتانیایی «صلیب آهنین».
اسکار و علاقه به جنگ جهانی دوم
هالیوود از اواخر دهه 1950 تاکنون اشتیاق خود را به این موضوع نشان داده است. «خاطرات آن فرانک» و «محاکمه در نورمبرگ» تنها دو نمونه از این فیلمها هستند که روی هم 21 نامزدی اسکار به دست آوردند و در مجموع برنده پنج جایزه شدند. حمایت مشتاقانه آکادمی در کنار جاذبه ذاتی این موضوع باعث شده فیلمهایی با موضوع جنگ جهانی دوم و هولوکاست همیشه در فصل جوایز، مورد توجه قرار بگیرند.
آنت اینسدورف رئیس بخش مطالعات سینمایی دانشگاه کلمبیا میگوید: «فیلمهایی با موضوع هولوکاست، چه داستانی، مستند، بلند، کوتاه، آمریکایی یا غیرآمریکایی، در فصل جوایز بر رقبای خود غلبه میکنند. او ادامه میدهد: «از فیلم سال 1979 «طبل حلبی» (اولین فیلم آلمانی برنده اسکار فیلم خارجی) تا «جاعلها» در سال 2007، هالیوود ثابت کرده شیفته داستانهایی درباره اهریمن در دوران جنگ، تقلا و رستگاری است. تنها در یک دهه اخیر فیلمهایی چون «جاعلها»، «زندگی زیباست» و «هیچجا در آفریقا» برنده اسکار فیلم خارجی شدهاند و خواه ناخواه این ذهنیت ایجاد میشود که آکادمی، که اعضای آن قطعا پیرتر و یهودیتر از عامه مردم هستند، مستعد چنین داستانهایی است.
اما مایکل بارکر یکی از روسای استودیو سونی پیکچرز کلسیکس اصرار دارد تماشاگران نباید این فیلمها را دستهبندی کنند. او که فیلمهای «جاعلها»، «کتاب سیاه» و Divided We Fall را توزیع کرده، میگوید: «بله، ممکن است اعضای آکادمی به این موضوع علاقه داشته باشند، اما آنها به خیلی موضوعات دیگر هم علاقه دارند. فیلمهایی که درباره هولوکاست یا جنگ جهانی دوم ساخته شدهاند، فیلمهای متوسطی نیستند، برعکس فیلمهایی باکیفیت هستند.
سونی پیکچرز کلسیکس امسال امید زیادی به «روبان سفید» میشائل هانکه دارد که ماه مه پیش برنده جایزه نخل طلای جشنواره کن شد. کلودیا لندزبرگر مدیر عامل هلند فیلم که در معرفی «زمستان در دوران جنگ» به اسکار نقش داشت، میگوید: «آکادمی همچنین از زاویهای متفاوت به فیلمها نگاه میکند». به اعتقاد او «کشورها در انتخاب فیلمها باید به عناصر مختلف مانند صدا، تصویر و نکات فنی که میتوانند معیاری برای قضاوت باشند، توجه کنند». در مجموع داستانهایی که به جنگ جهانی دوم میپردازند در مقایسه با فیلمهای هنری محبوب جشنوارهها بودجه بیشتری دارند و به لحاظ تکنیکی پرداخت بهتری دارند.
شاید به همین دلیل این فیلمها به فیلمهای محبوب منتقدان مانند «4 ماه، 3 هفته و 2 روز» یا «نور خاموش» ترجیح داده میشوند. فیلمهای با موضوع هولوکاست و جنگ جهانی دوم به لحاظ روایی مزایایی دارند و انتخابهای اخلاقی دراماتیک را با عناصر حادثهای ـ ماجرایی در هم میآمیزند. اینسدورف توضیح میدهد: «هولوکاست پسزمینهای غنی برای مضامین جهانی در سینماست، مضامینی چون احتمال قهرمانی همینطور رفتار اهریمنی و گناه بیتفاوتی».
مناسبت زمانی
به اعتقاد یانام. یاکوبسن تهیهکننده «ماکس مانوس»، تا اوایل دهه 1960 فیلمهای زیادی با موضوع جنگ جهانی دوم در نروژ ساخته میشد، اما به تدریج نسل صلح و عشق در مقابل چنین داستانهایی قرار گرفتند. او میگوید: «ماکس مانوس عملا اولین فیلم نروژی درباره جنگ جهانی دوم در 20 سال است. تصور نمیکنم 10 سال پیش میتوانستیم چنین فیلمی بسازیم، برای اینکه واقعا کسی به چنین داستانی علاقه نداشت».
اما تقابلات اخیر باعث شده این جور داستانها بیش از پیش مناسبت پیدا کند. لندزبرگر میگوید: «تعداد زیادی از مهاجران در اروپا روز به روز بیشتر احساس ناامنی میکنند که این مسأله به نوعی خوراکی برای گروههای ملیگرا و فاشیستی است».
او ادامه میدهد: «ما تصور میکردیم پس از جنگ جهانی دوم چنین فجایعی مجددا اتفاق نمیافتد، اما الان مسلمانانی را میبینیم که در اردوگاه زندگی میکنند و کشته میشوند». اما همانطور که ایوتا سرنا ایوانووا تهیهکننده فیلم «عهدهای شکستهشده» میگوید: «گروههای نئونازی در بسیاری از کشورهای اروپای مرکزی از جمله اسلوواکی در حال رشد هستند». از سال 1965 که فیلم هولوکاستی «فروشگاه خیابان اصلی» در اسلوواکی تولید و برنده اسکار شد، فیلم دیگری با این موضوع در این کشور تولید نشده و سرنا اعتقاد دارد تماشاگران جوان باید داستان را بشنوند. او میگوید: «اگر بخواهیم این اتفاقات دوباره روی ندهد، نباید وقایع تاریخی را فراموش کنیم».
در اروپا ورق برگشته است
فیلمهای با موضوع جنگ جهانی دوم در اروپا نیز به لحاظ تجاری موفق هستند و به همین دلیل سرمایهگذاری روی این فیلمهای به نسبت پرخرج در سیستمی که تا حد زیادی به تولیدات مشترک وابستگی دارد، آسانتر است. فیلمی زندگینامه «ماکس مانوس» درباره یک قهرمان نیروی مقاومت نروژی با بودجهای در حدود هشت میلیون دلار ساخته شد و در کشوری با 8/4 میلیون نفر جمعیت، حدود 2/1 میلیون بلیت فروش داشت. «باریا» به کارگردانی جوزپه تورناتوره هم که داستان آن از جنگ جهانی دوم آغاز میشود و چند نسل را در بر میگیرد، با بودجهای 30 میلیون دلاری ساخته شده و فروش «زمستان در دوران جنگ» در هلند از «گرگ و میش» و «شوالیه تاریکی» بیشتر بود. البته تمام فیلمهای با موضوع جنگ جهانی دوم پرخرج نیستند.
ارسال نظر